ونُنَزِّلُ مِنَ القُـرآن مَا هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلمُوْمِنيـن

« وآنچه از قرآن نازل كرديم شفاي دل و رحمت است براي مومنان ... ؛ اسراء آيه ۸۲ »

  علـوم قرآنـي 

علوم قرآني يعني تمام دانستنيهايي كه با يكديگر سنخيت داشته و مرتبط با قرآن و موضوع در تمامي آنها قرآن است و زمينه ساز فهم بهتر كلام ا... مي باشد و نگاهي از بيرون به قرآن دارد. ولي علم تفسير نگاهي از درون به قرآن دارد و مجموعه اي از معارف قرآن است كه مستقيماً به محتوا و فهم آيات مي پردازد . 

 

تدوين علوم قرآني

تدوين جامع انواع علوم قرآني ، از قرن هشتم با تاليف كتاب البرهان في علوم القرآن اثر ابو عبدا... زركشي آغاز شد . و سپس جلال الدين سيوطي كتاب الاتقان في علوم القرآن را كه از جمله مهمترين منابع علوم قرآني است در قرن دهم هجري قمري تدوين نمود .

 

 اسمهاي قرآن

از ميان عناوين فراوان قرآن ، بطور مسلم چهار عنوان بصورت اسم در قرآن بكار رفته كه به ترتيب اهميت عبارتند از :

۰۱ قرآن ؛ اين عنوان پنجاه و هشت بار به همين صورت در قرآن بكار رفته است .

۰۲ كتاب؛ اين عنوان حدود صد بار براي قرآن بكار رفته است .

۰۳ ذكـر ؛ اين واژه بيست بار براي قرآن بكار رفته است .

۰۴ فرقان .

محمد عبدالعظيم زرقاني نويسنده كتاب مناهل العرفان في علوم القرآن ، « تنزيـل » را نيز بر اسامي فوق افزوده است.

سه عنوان كتاب ، ذكر و فرقان ميان قرآن و ديگر كتب آسماني مشترك است و تنها عنوان قرآن بصورت اسم خاص براي اين كتاب آسماني مطرح است .

 

 صفت هاي قرآن

        برخي از عناويني كه مستقيماً بصورت وصف ( در خود قرآن كريم ) براي قرآن بكار رفته است عبارتند از؛ مجيد،كريم ، حكيم، عظيم، عزيز، مبارك، مبين، متشابه، مثاني، عربي، غير ذي عوج، ذي الذكر، بشير، نذير، قيّم .

 

 مصحـف

يكي ديگر از نامهاي قرآن كريم ، مصحف است . اين نام در خود قرآن ذكر نشده ، اما برخي بر اين عقيده اند كه مشهورترين و رايج ترين نام در ميان مسلمانان ، پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) ، مصحف بوده است و در زمان حيات پيامبر(ص) نام رايج و مشخصي كه همه بر آن اتفاق نظر داشته باشند ، وجود نداشته است .

علت شيوع نام مصحف پس از رحلت پيامبر(ص) مسئله كتابت و تدوين قرآن بود . صحيفه به چيزي كه گسترده باشد اطلاق مي گردد . و از اين رو صفحه اي هم كه بر آن مي نويسند صحيفه گويند . و مصحف مجموعه اي از صحيفه هاي نوشته شده است كه بين دو جلد قرار گرفته باشد .

 

معناي قرآن

در معناي كلمة قرآن وجوه پنج گانه اي گفته شده كه عبارت است از :

۰۱ قرآن اسمي است جامد وغير مشتق كه خداوند بعنوان اسم خاص بر وحيي كه بر پيغمبرش نازل فرموده ، قرار داده است.

۰۲ قرآن اسمي است مشتق از قرينه ؛ كه  معناي آن  همانند بودن آياتش با يكديگر است .

۰۳ قرآن اسمي است مشتق از قرن ؛ چرا كه حروف ، آيات و سوره هاي آن مقرون به يكديگر است .

۰۴ قرآن كلمه اي است مهموز و مشتق از قرء به معناي جمع ؛ زيرا جامع ثمرات كتب آسماني گذشته است .

۰۵ قرآن كلمه اي است مهموز و مشتق از قرأ به معناي تلاوت و قرائت ؛ بنا بر دلايلي اين قول ، قوي تر از اقوال ديگر است .

  

 لفظ  قرآن كريم

          قرآن به زبان عربي نازل شده است و مهمترين دلايل آن عبارت است از :

 

۰۱ عربي بودن قرآن بر اساس اصل كليِC وَ مَا أرْسَلنَا مِن رَّسولٍ الا بِلِسانِ قَومِه ... . ؛ ابراهيم آيه ۴ B صورت گرفته است ؛   يعني ما هيچ پيامبري را جز به زبان قومش نفرستاديم .

۰۲ به عقيده زبان شناسان ، زبان عربي نسبت به ساير زبانها بسيار گسترده تر و از قابليت بيشتري برخوردار است. ( زبان عربي چهارده صيغه دارد. )

۰۳ عربي بودن قرآن در انتقال بهتر اسرار ، حقايق و معارف قرآن ، موثر است .

۰۴ نزول قرآن به زبان عربي بدليل فصاحت اين زبان است؛ چرا كه زبان عربي در بيان معارف بلند مرتبه قرآن بصورت واضح، از واژه ها و ساختاري برخوردار است كه گويايي زبانهاي ديگر را دارد ، درحالي كه زبانهاي ديگرگويايي آن را ندارند .

 

 وحــي

وحي انواع گوناگون دارد كه مهمترين آن وحي نبوي است . وحي نبوي ارتباط معنوي و غيبي خداوند با پيامبران خويش و بالاترين مقامي است كه صف پيامبران را از ديگران جدا مي سازد . و پديده اي است كه در قالبهاي ذهني و عقلي بشر نمي گنجد . و از خصوصيات مهم وحي, مخفيانه بودن و سرعت آن است .

        براساس نصّ قرآن كريم Cوَ ما كان لِبشرٍ أن يُكلّمَهُ الله الا وحياً أو مِن وَرآءِ حجابٍ أو يُرسلَ رسولاً... . ؛شوري آيه۵۱ B

        وحي نبوي به سه صورت : وحي مستقيم ، وحي از وراي حجاب و وحي به واسطه ارسال ملك مي باشد .

 

وحي مستقيم

 

         دشوارترين نوع وحي نبوي، وحي مستقيم بوده است. يعني هنگامي كه پيامبر (ص)مي خواهد با همه وجود خويـــش، بي هيچ واسطه اي با مبدا هستي ارتباط برقرار نمايد . احساس سنگيني ، رنج شديد، سردرد، سرخ يا كبود شدن چهره، گرمي فوق العاده، التهاب و برافروختگي، شنيدن صداهاي سهمگين و در نهايت دچار اغما شدن, از حالات وحي مستقيم بر پيامبر(ص) بوده است .

 

نـزول قـرآن : قرآن داراي دو نوع نزول است ؛

 

الف : نزول دفعي

 آياتي از قـرآن مبيّن اين حقيقت است كه قرآن در ماه رمضـان و در شبي مبارك و نيز در شب قـدر نازل شده است.

( بة ترتیب در سوره مباركة بقرة آيه 185، دخان آية ۳ و قدر آيه ۱ ) ؛كه همگي بيانگر نزول دفعي قرآن كريم است . و احتمال مي رود اين نزول دفعي، انزال حقيقت كتاب آسماني بر قلب پيامبر(ص) باشد.

 

ب : نزول تدريجي 

خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :  Cو قرآني را بخش بخش نازل كرديم تا آنرا به آرامي بر مردم بخواني و آنرا بتدريج نازل كرديم ؛ اسراء آيه ۱۰۶ .Bو در آية ديگر مي فرمايد :  Cو كساني كه كافر شدند گفتند : چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است ؛ فرقان آيه ۳۲  .Bكه روشن مي شود اين آيات دالّ بر نزول تدريجي قرآن است . اما هيچ گونه منافاتي ميان اين آيات و آيات مربوط به نزول دفعي در ماه مبارك رمضان نيست . چرا كه به اقتضاي مسائل اقتصادي ، اجتماعي و حوادثي نظير جنگ و صلح، حكم هر حادثه اي در نزول تدريجي قرآن كريم بيان مي شد و ديگر نزول دفعي معنا نداشته و حقيقت قرآن نيز مي بايست به حكم خداوند بر قلب مبارك پيامبر(ص) نازل شود كه چيزي غير از اين جملات عربي است؛ زيرا لفظ عربي براي فهم بشر بوده است .

 

 اسرار نزول تدريجي

نزول تدريجي آيات حكمتهاي متعددي دارد . از جمله :

۰۱ درموقعيتهاي بحراني ، درجنگها وتنگناها بهترين دلگرمي و پشتوانه براي پيامبر(ص) بود و قلب مبارك حضرت را قوت مي بخشيد .

۰۲ معارف اسلامي بويژه آن دسته كه با عمل انسانها در ارتباط است و قوانين فردي و اجتماعي را (كه موجب سعادت انسان در زندگي است) بيان مي كند، هنگامي ثبات و دوام بيشتري دارد كه به تدريج بيان شود و بهترين و كاملترين شيوه تربيت است .

۰۳ نزول تدريجي آيات, سبب ازحفظ نمودن آيات توسط اصحاب پيامبر (ص) مي شد و همين امر زمينه صيانت و حفاظت از وحي الهي را قطعي مي ساخت و از تحريف قرآن جلوگيري مي نمود . 

۰۴ حوادثي در زمان پيامبر (ص) اتفاق مي افتاد كه بسبب آنها آياتي نازل و سپس حكم آنها بيان مي شد. و چون اين حوادث بتدريج بوقوع مي پيوست ، آيات نيز همزمان يا متعاقب با آن نازل مي شد.

  

اسباب نزول 

حوادث و وقايعي كه منجر به نزول تدريجي آيات قرآن مي شد « سبب نزول يا شان نزول» نامگذاري شده است. لذا آن حوادث و وقايع (اسباب نزول), با تدريجي بودن نزول قرآن, ارتباطي تام دارند.

اسباب نزول, گاهي خاص و گاهي عام بوده است .

 

سبب عام

آياتـــي كه بدون سبب خاص و تنها به خاطر هدايـت و ارشاد عموم مردم نازل شده است، داراي « سبب نزول عام »  مي باشند .

 

سبب خاص

آياتي كه نزول آنها به انگيزه اي خاص و ناظر به حوادثـي بوده است كه در طول مدت بعثت پيامبر (ص) به وقوع مي پيوست و يا سوالي از حضرت مي شد و زمينه نزول آيات يا سوره را بوجود مــي آورد « سبب نزول خاص » گويند .

لازم به ذكر است مفسران به پيروي از علماي علم اصول گفته اند : آنچه مهم است نص قرآني است كه معنايي عام و فراگير دارد . اگر آيه معنايي عام داشت، گرچه سبب خاصي باعث نزول آن شده باشد، ولي تنها به افراد مربوط به آن سبب محدود نمي گردد ، بلكه شامل همه افراد مي شود . 

 

فوايد شناخت اسباب نزول

شناخت اسباب نزول باعث شناخت فلسفه احكام ، شناخت آيات مكي و مدني، فهم دقيق تر معاني آيات و درك تفسير برخي از آيات ثقيل مي شود. البته اجتهاد راويان ، نقل به معنا از سوي آنان، جعل و تحريف و وجود احاديث متناقض، سبب تضعيف اعتبار بسياري از روايات اسباب نزول گرديده است . اما برخي از اين احاديث خصوصاً احاديث متواتر و قطعيُّ الصدور كه با مضمون آيه و با قرائن موجود در اطراف آيه سازگار است ، معتبر و قابل اعتناست .

 

 آيـــه

آيه در لغت به معناي علامت و نشانه است و در اصطلاح قرآني به كلمه يا كلماتي گفته مي شود كه از قبل و بعد خود جدا بوده و در ضمن سوره اي آمده باشد.

 

تعداد سوره ، آيه و كلمه در قرآن

براساس آخرين آمار علمي معتبر ، تعداد سوره ، آيه و كلمه قرآن به ترتيب ۱۱۴ ، ۶۲۳۶ ، ۷۷۸۰۷بيان گرديده است .

  

نخستين آيات

درباره نخستين آياتي كه نازل شده ، محققان و قرآن پژوهان عقيده دارند كه پنج آيه اول سوره مباركه علق در آغاز بعثت پيامبر(ص) نازل شده است. روايات نيز اين قول را تاييد مي كند . مثلاً از امام صادق (ع) نقل شده است : « اولُ ما نزل علي رسول ا... (ص) ؛ بسم الله الرحمن الرحيم ٭ اقرأ باسم ربك الذي خلق ... . »

 

 آخرين آيات

 برخي از دانشمندان علوم قرآني آيات ۲۷۸ ، ۲۸۱ يا ۲۸۲ سوره مباركه بقره را آخرين آيات نازل شده مي دانند . جلال الدين سيوطي مي گويد : ميان رواياتي كه اين سه آيه را ذكر كرده اند ، منافاتي نمي بينم زيرا اين آيات همه يكباره نازل شده است.

برخي ديگر از دانشمندان آية « اَليوم اَكملتُ لكمْ دينكم و اَتمَمتُ عَليكم نِعمتي وَ ... . » يعني آيه 3 سورة مباركة مائده را آخرين آيه دانسته اند ؛ به اين اعتقاد كه آية اكمال دين، اعلامي براي به كمال رسيدن و انذاري براي به پايان رسيدن وحي بوده است .

(( وجه جمع ميان آيات پاياني سوره مباركه بقره و آيه اكمال دين، اين است كه بگوييم آيات پاياني سوره مباركه بقره آخرين آيات الاحكام بوده كه نازل شده، اما آيه اكمال دين، آخرين آيات وحي بوده است . ))

 

نخستين و آخرين سوره

در خصوص نخستين و آخرين سوره نيز نقل قولهايي وجود دارد . اما در ميان اين اقوال به احتمال قوي سوره مباركه فاتحه الكتاب نخستين و سوره مباركه نصر آخرين ، سوره هايي هستند كه بطور كامل نازل شده اند .

 

 سُوَرِ مكي و مدني

در تفكيك آيات وسوره هاي مكي از مدني, بنا به بيان ضابطه مشهور در ميان مفسران ، هجرت پيامبر اكرم(ص) ملاك قرار گرفته شده است . هر آيه و سوره اي كه قبل از هجرت يا در اثناي هجرت ( قبل از رسيدن به مدينه ) نازل شده باشد مكي ، و آنچه پس از هجرت نازل گرديده است ( اگر چه در مكه نازل شده باشد ) مدني گويند .

  

ويژگيهاي غالبي سور مكي

۰۱ كوچكي سوره ها و كوتاهي و موزون بودن آيه ها .

۰۲ كثرت قسم به خداوند ، روز قيامت ، قـرآن و ... .

۰۳ دعوت به اصول عقايد ، ارزشهاي ديني و اخلاق متعالي .

۰۴ كثرت قصص انبياء و امتهاي پيشين و داستان حضرت آدم (ع) .

 

ويژگيهاي غالبي سور مدني

۰۱ طولاني بودن آيات و سوره ها .

۰۲ كثرت ذكر جهاد و اذن جهاد و احكام آن .

۰۳ رويارويي با منافقان .

۰۴ مجادله با اهل كتاب .

۰۵ تشريع احكام ، حدود ، فرائض ، ارث ، قوانين سياسي ، اقتصادي و معاهدات .

  

جمع آوري و تعليم قرآن كريم

مرحله حفظ قرآن

پيامبر اكرم(ص) ياران خود را به حفظ آيات و سوره ها تشويق مي نمود و ياران پيامبر به ضبط قرآن در سينه ها و حافظه ها همت مي گماردند و از آنجا كه اعراب از حافظه بسيار قوي بهره مند بودند و به راحتي قصيده هاي بلند و طولاني را حفظ مي نمودند، توانستند آيات و سوره هاي قرآن را حفظ كنند. در آغاز رسالت در شهر مكه ، نه شمار نويسندگان زياد بود و نه ابزار نوشتن فراهم . و بدليل اينكه آيات و سوره هاي اوليه كه در مكه نازل مي شد، مُسَجّع و تقريباً موزون بود، آنها سينه ها و قلبهاي خود را جايگاه آيات نوراني قرآن كريم ساختند .

  

مرحله كتابت

وجود آيات قرآن در حافظه افراد نمي توانست اطمينان خاطر در صيانت قرآن را فراهم سازد، لذا در زمان پيامبر(ص) با وجود عده كمي از افراد كه سواد خواندن و نوشتن را داشتند ( در مكه تقريباً ۱۷ نفر )، اما پيامبر اسلام به جهت اهتمام خاص به قرآن ، براي نوشتن كلام وحي، آنان كه نوشتن و خواندن مي دانستند برگزيد تا با دقت به ثبت و ضبط آيات بپردازد. و هرگاه آياتي از قرآن نازل مي شد نويسندگان وحي را فرا خوانده و آنان را به نوشتن وحي فرمان مي داد، كه به اين افراد كتّاب وحي مي گفتند. در آن زمان آيات قرآن بصورت قطعاتي پراكنده موجود بود، اما در عين حال آيات و سوره ها مرتب و تكميل و نامهاي آنها نيز تعيين شده بود .

 

ابزار كتابت

 ابزار نويسندگي درعصر نزول قرآن بسيار ساده بود. مسلمانان ازهر چه كه نوشتن بر آن ممكن بود استفاده مي كردند. در بسياري از احاديث جمع آوري و كتابت قرآن, به اين ابزار اشاره شده است،كه همه قرآن شناسان بر آن اتفاق نظر دارند.  و مهمترين آنها عبارتند از :

۰۱ لِخاف : سنگهاي كوچك و صفحه هاي نازك سنگ .

۰۲ عُسُب : چوب خرما .

۰۳ رِقـاع : برگهاي كاغذ ، درخت يا پوست نازك .

۰۴ اَكتاف : استخوان شتر يا گوسفند .

۰۵ شِظاظ و اَقتاب : نوعي چوب .

۰۶ حرير : نوعي پارچه ابريشمي .

  

كاتبان وحـي

حضرت علي(ع) از كاتبان اوليه و مداوم وحي بود و بغير از حضرت افرادي بودند كه عهد نامه ها ، صلحنامه ها و يا نامه هاي معمولي را براي پيامبر مي نوشتند. بطوركلي پنج تن از كاتبان وحي كه در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد  عبارتند از : علي ابن ابي طالب ، ، اُبيِّ بْنِ كعب ، عبداله بْن مسعود ، مَعاذبْن جبل و زيد بن ثابت .

  

چگونگي كتابت آيات قرآن

 

الف : كتابت بر حسب ترتيب نزول آيات

نويسندگان وحي آيات قرآن را به همان ترتيب نزول ، به دستور پيامبر(ص) مي نوشتند و هر گاه «بسم الله...» اي نازل مي شد، علامت آن بود كه سوره پايان يافته و سوره ديگر نازل شده است .

 ب : كتابت بدون رعايت ترتيب نزول ، به دستور پيامبر(ص)

بر اساس مدارك تاريخي گاه آيه يا آياتي نازل مي شده ، ولي پيامبر(ص) به نويسندگان وحي دستور مي داده است كه آن آيه يا آيات را در لابه لاي سوره اي كه قبلاً نازل شده و پايان يافته بود قرار دهند .

 ج : كتابت بدون رعايت ترتيب نزول ، به اجتهاد صحابه

از آنجا كه در برخي از سوره هاي قران كريم ترتيب و تنظيم آيات مطابق با ترتيب طبيعيِ نزول نيست و مدركي نيز در دست نيست كه تنظيم آن را به پيامبر نسبت دهد و نيز با توجه به برخي ديگر از روايات مي توان چنين بيان نمود كه ؛ تنظيم و ترتيب آيات قرآن در اكثر سوره ها توقيفي است و البته در تعدادي با رأي و اجتهاد صحابه نيز صورت گرفته است .

 

تدوين و مدون نمودن قرآن

۰۱ مصحف حضرت علي(ع)

جمع آوري آيات و سوره بصورت اوراق به هم پيوسته در يك مجلد، بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) انجام گرفت . و حضرت علي (ع) نخستين تدوين كننده قرآن بود كه بصورت جامع و با در نظر گرفتن ترتيب نزول قرآن ، آيات و سور را از آغاز تا پايان گرد آوري نمود و آيات مكي را بر مدني و منسوخ را بر ناسخ مقدم داشت و هر آيه اي را در جاي مناسب آن گذاشت. حضرت علي (ع) تمام روايات و سخنان پيامبر را در تفسير، تاويل، سبب نزول و ... گرد آوري و آنها را در لابه لاي آيات و در حاشيه تفسير كتاب ثبت كرد و اين كتاب همان مصحف علي (ع) است ، كه آن حضرت بنا به سفارش پيامبر(ص) بلافاصله پس از رحلت ايشان فراهم ساخت و پس از ارائه مورد بي مهري قرار گرفت و از آن پس ، از چشمها پنهان ماند و بعنوان ميراث علمي ائمه(ع) دست به دست گشت و طبق برخي روايات اينك در دست امام زمان(ع) است .

 

۰۲ مصحف عثمان

از آنجا كه جمع كننده مصحف ها افراد متعدد و از نظر كفايت و استعداد يكسان نبودند ، لذا گاهي آنچه در اين مصاحف آورده شده بود مشابه هم نبودند و اختلافاتي بين مردم بوجود آمد. اين مشكل ادامه داشت و رو به تزايد بود تا زمان عثمان فرا رسيد و با توجه به اعلام خطر برخي از صحابه و اصرار آنها ، عثمان را بر آن داشت تا اصحاب پيامبر(ص) را جمع آوري و موضوع را با آنان در ميان گذاشت. و همگي ايجاد وحدت مصاحف را تاييد كردند. لذا قرآن كريم در زمان خلافت عثمان با ترتيب فعلي تدوين و در اختيار مسلمانان قرار گرفت كه به مصحف عثماني معروف گرديد .

حضرت علي(ع) آنرا تاييد و نيز مردم را تشويق نمودند كه به همان مصحف عثمان ملزم باشند و تغييري در آن ندهند ولو آنكه در آن غلطهاي املائي وجود داشته باشد ؛ به اين دليل كه حضرت مي خواستند هيچ كس به بهانه اصلاح قرآن، تغيير و تحريفي در آن بوجود نياورد .

مصحف عثماني حداكثر نُه و به احتمال قوي پنج مصحف بوده است كه به شهرهاي شام ، كوفه ، بصره و مكه ارسال و يك مصحف نيز در مدينه مركز خلافت نگهداري شد. عثمان با هر مصحف يك قاري به اين شهرها اعزام كرد. مصاحف عثماني در دسته بندي سوره ها همانند مصاحف گذشته بود كه بدون هرگونه نقطه، اعراب و علامت مشخصه بود .

 

۰۳ جمع ابوبكر

در زمان پيامبر شخصي به نام مُسَيلمه كه ادعاي پيامبري داشت و پيامبر(ص) او را مسيلمه كذّاب لقب داده بود، در جنگي ميان مسلمانان و طرفداران مسيلمه ( در جنگ معروف يَمامه ) جمع كثيري از صحابه و حافظان و حاملان قرآن كه حداقل هفتاد تن بودند كشته شدند و چون بيم آن مي رفت كه در چنين حوادثي ، ديگر قراء و حافظان قران از دست بروند و آيات قرآن در خطر تحريف قرار گيرند، لذا به پيشنهاد عمر و به دستور ابوبكر شخصي به نام زيد بن ثابت با جماعتي از قراء صحابه مامور به جمع آوري قرآن شدند. و لذا مصحفي را فراهم نمودند.

 

۰۴ مصاحف صحابه

در فاصله پس از رحلت تا اوايل  دوره خلافت عثمان ، گروهي ديگر از صحابه نيز به جمع آوري قرآن اقدام نمودند و اين مصاحف در ممالك اسلامي رواج داشت. اگر بين مردم در قرائت قرآن اختلافي پيش مي آمد ، اهل هر منطقه به قرائت مصحف معروف خود كه منسوب به يكي از اين اصحاب بود، مراجعه مي كردند. كه از جمله مصاحف معروفِ « ابيّ بن كعب » و « عبدالله بن مسعود » را مي توان نام برد .

 

اعراب و اعجام قرآن

 

خط قرآن:

در نظر خاورشناسان، خط عربي بر دو قسم است؛

۰۱ خط كوفي( كه مأخوذ از نوعي خط سرياني است كه به خط «استرنجيلي» معروف است.)

مرحله نگارش و تغيير خط (به ترتيب): خط مصري، فينيقي، آرامي؛سرياني، استرنجيلي، كوفي

۰۲ خط حجازي يا خط نسخ ( كه از خط نبطي گرفته شده است.)

مرحله نگارش و تغيير خط (به ترتيب): خط مصري، فينيقي، آرامي؛ نبطي، حيري، نسخ

 مسلمانان معمولاً از خط كوفي براي نگارش قرآن و بعدها روي محرابها و بالاي درب مساجد و پيرامون ابنيه مهم و كتيبه هاي قرآن و عناوين سوره در مصحفهاي بزرگ، مورد استفاده قرار مي دادند. سپس نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد.

 

حركت گذاري و نقطه گذاري قرآن (اعراب واعجام)

از آنجا كه خط قرآن، هيچ گونه علامتي نداشت، باعث بروز اختلاف قرائت در ميان مسلمانان شد. به گونه اي كه گاهي اوقات ممكن بود برخي از كلمات شبيه به هم، به صورت هاي مختلف خوانده شود. مانند: يتلو، تتلو، نبلو. كه از جمله موارد مؤثر در اين امر اختلاط زبان عربي با زبانهاي ديگر بود و خصوصاً غير عربها بدليل عدم تسلط در زبان عربي ممكن بود در تلفظ كلمات دچار مشكل شوند. از طرفي هيچ زباني به اندازه زبان عربي، از تغيير در حركات و نيز رعايت نكردن علائم و نشانه ها، دچار مشكل نمي گردد. چرا كه « اِِعراب » در تفهيمِ مقصود الفاظ و عبارات عربي، اهميت ويژه اي دارد.

 

 

اعراب گذاري

اعراب يعني نقطه گذاري يا علامت گذاري روي حروف، براي تشخيص حركات مختلف مانند: فتحه، كسره و ... .

عموماً اين اقدام را براي اولين بار به « اَبوالاسود دوئلي» نسبت داده اند. پس از چندي، توسط احمد فراهيدي (م۱۷۵ق.) به نشانه هايي كوچك (مانند فتحه,كسره و ...) تبديل شد. فراهيدي نخستين كسي بود كه دربارة «نَقْطْ» كتابي تدوين كرده است.

اعراب و حركت گذاري نخست با نقطه گذاري آغاز شده است. يعني در ابتدا به جاي حركات فتحه، كسره و... از نقطه استفاده مي شده است. و براي آنكه ميان نقطه هاي اعرابي و اعجامي اشتباهي رخ ندهد، نقطه هاي اعرابي به رنگ قرمز و نقطه هاي اعجامي به رنگ ديگري نوشته مي شد.

 

 

اعجام گذاري

اعجام به معناي رفع ابهام از چيز مبهم است و در اصطلاح رسم الخط قرآن، براي نقطه گذاري حروف بكار مي رود تا حروف متشابه از حالت ابهام بيرون آيند.

پس از حل مشكل علائم اعرابي، هنوز يك مشكل مهم ديگري باقي بود و آن، تشخيص ندادن حروفِ معجمه (نقطه دار), از حروفِ مُهمَلِه (بي نقطه) بود. لذا بدليل نبود نشانه گذاري در رسم الخط آن روز، ميان حروفِ متشابه مانند«د»، «ذ» و يا «ب»، «ت»، «ث» و ... حالت ابهام وجود داشت. ابتـدا يَحييِ ابْن يَعمرِ عدواني (م۱۲۹ق.) قاضي خراسان، و سپس نصربن عاصم ليثي (م۸۹ق.) كه هر دو از شاگردان ابوالاسود بودند، در ادامة كار استاد خود، به اعجام و نقطه گذاري حروف متشابه قرآن دست زدند. تمام فعاليتها و حتي تحريمهايي كه در اين زمينه صورت گرفت نتيجة اهتمام كامل به صيانت و حفاظت از نص قرآن كريم بود. 

 

 

پيدايش قرائات

 

مراحل پيدايش قرائات را بطور خلاصه مي توان به هفت دوره تقسيم نمود.

 

مرحله اول: قرائت پيامبر بر اصحاب

در اين مرحله شخص پيامبر اكرم(ص) قرآن را بر اصحاب خويش قرائت مي فرمودند و گروهــــي از اصحاب، قرائات قرآن را بي واسطه و بطور مستقيم از آن حضرت فرا مي گرفتند. كه مي توان علـــي ابن ابي طالب، عبداله ابن مسعود، اُبيِّ ابن كعب و تعدادي ديگر از صحابه را نام برد.

مرحله دوم: قرائت اصحاب و پديد آمدن مصاحف

تعليم طبقه اول به بعضي از صحابه و رواج مصاحف و قرائات بعضي از قاريان طبقه اول و انتســـاب قرائات به اشخاص، در اين مرحله صورت گرفت.

مرحله سوم: توحيد مصاحف

اين دوره, دورة متحد ساختن قرائت ها به دست عثمان و ارسال مصاحف همسان به شهرهــــاي مختلف است.

مرحله چهارم: پيدايش نسل جديدي از قراء

به ميدان آمدن نسلي نو ازحافظان و قاريان قرآن در شهرهاي مختلف از جمله: مكه، مدينه، كوفه ، بصره و شام بود. 

مرحله پنجم: عصر طلايي قرائت ها

    دوره پيدايش قرائات و پديدار شدن بزرگترين قاريان (از جمله قراء سبعه)در سدة دوم هجري، در اين دوره بود.

مرحله ششم: نگارش قرائت ها

  دوره تدوين مباحث قرآني در قرن سوم به دست افرادي چون ابو عبيد قاسم بن سلام،  ابوخاتم سجستاني، ابو جعفر طبري و ... مي باشد.

مرحله هفتم: حصر قرائات

دورة حصر قرائات در هفت قرائت به دست « ابن مجاهد » در آغاز قرن چهارم هجري صورت گرفت و پس از آن، تاليفات ديگران به همين سَمت گرايش يافت.

 

 

عوامل پيدايش اختلاف قرائات

پس از متحد ساختن قرائات مصاحف در زمان عثمان، كه به هدف هماهنگي همة قرائت ها صورت گرفت، مسلمانان دوباره گرفتار اختلاف در قرائت قرآن شدند. كه به چند عامل كه نقش اساسي در اين باره داشته اند اشاره مي كنيم.

الف : عاري بودن مصاحف عثماني از نقطه و اعراب

ب : خالي بودن از الف در وسط كلمات كه باعث مي شد كلماتي مانند قصاص را، قصص قرائت كنند.

ج : تفاوت ميان زبان و لهجه ها چه بسا باعث مي شد كه در تلفظ يك كلمه، آن را به لهجه خويش قرائت كنند و باعث بوجود آمدن اختلاف قرائات مي شد.

د : اعمال راي و اجتهاد قاريان، از عوامل بروز اختلاف قرائات بايد دانست.

 

حصر قرائات

از آنجا كه در هر دوره، شاگردان در جاي اساتيد خود به كرسي قرائت تكيه زده و به مقام « شيخ القرائي» نائل مي شدند، براي آنكه خود را صاحب نظر نشان دهند و تنها از قرائت ديگران تقليد نكرده باشند، رأي و سليقه خويش را در مواردي بكار مي گرفتند.

در قرن سوم پراكندگي و بي نظمي رايج شد. در اين هنگام برخي از بزرگان به تدوين و ضبط قرائات پرداختند و نخستين صاحب نظري كه قرائات را در يك كتاب جمع كرد، ابو عبيد قاسم بن ســـلام(م۲۲۴ق.) بود. و پس از او احمد بن جبير (م۲۵۸ق.)، اسماعيل بن اسحاق مالكي (م۲۵۸ق.) و محمد بن احمد داجوني (م۳۱۴ق.) به تاليف و ضبط قرائات پرداختند.

در آغاز قرن چهارم « ابن مجاهد » قاري بزرگ بغداد، نخستين كسي بود كه باب اجتهاد را مسدود كرد و هفت قرائت را از ميان قرائت پنج شهر مدينه، مكه، كوفه، بصره و شام برگزيد و قرائت ها را در كتابي با عنوان « السبعه » ثبت كرد.             

زيركي و خوش سليقگي ابن مجاهد، در انتخاب هفت قرائت، كه با تعداد مصاحف عثماني و قراء سبعه مطابق بود، به اقدام او چنان قداستي بخشيد كه عموم مردم، قرائات ديگر را رها ساخته، به قرائت قرّاء سبعه كه عبارتند از ابن عامر، ابن كثير، عاصم كوفي، ابو عمرو، حمزه، نافع و كسايي روي آوردند.

در حال حاضر آنچه در كتب تجويدي آورده شده براساس روايت « عاصم كوفي» از قراء سبـــعه مي باشد. كه شاگرد وي «حَفص» از استاد خويش روايت كرده است. لذا نحوة تلاوت قاريان ايراني و برخي كشورهاي اسلامي به روايت "حفص از عاصم" مي باشد.   

 

اعجاز قرآن

قرآن از ابعاد و زواياي مختلف، معجزه است و اعجاز آن به فصاحت و بلاغت، منحصر نمي شود. برخي از اين ابعاد را قرآن، خود به صراحت بيان و دربارة آنها «تحدّي» و مبارزه طلبي كرده است و نسبت به برخي ديگر از وجوه اعجاز، در قرآن تحدّي و مقابلة خاص نيامده است.

 

 

ابعاد اعجاز قرآن

ابعادي از اعجاز قرآن را صرف نظر از اين كه تحدي خاصي داشته باشد يا نه، مورد اشاره قـــرار مي دهيم.

 

۰۱ شخصيت پيامبر(ص)

عرضة قرآن، كه سرشار از معارف و حكمت ها است، از سوي پيامبري كه در عمر چهل سالة خود، هيچ درسي نياموخته بود، معجزه اي است عظيم.                

« نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت           به غمزه مسئله آموز صد مدرّس شد. »

 

۰۲ فصاحت و بلاغت (اعجاز بياني)

مشهورترين بعد اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت آن است. اين ويژگي به همراه ساختار و اسلوب خاصي كه نه نثر است و نه نظم، مخاطبان قرآن را به حيرت انداخته, و حتي عرصه را بر شاعران, اديبان و صاحبان ذوق و قريحه هاي سرشار, تنگ كرده, آنان را به اعترافِ به عجز وادار نموده است. برخي از نويسندگان براي آية Cوَ لكم فِي القِصاصِ حَياهٌ؛ آيه ۱۷۹ بقرهB در مقابل « اَلقتل‌ُ اَنفَي لِلقتل » كه مثل مشهور عرب بوده است، بيست امتياز برشمرده اند.

 

۰۳ آموزه ها و معارف عالي (اعجاز معاني)

علاوه بر زيبايي هاي الفاظ، عبارات، فصاحت و بلاغت و ... , زيبايي برتر و ارزش والاتر قرآن كريم در معاني و معارف بلند آن است. معارف اعتقادي و ديني مطرح شده در قرآن، در بخشهاي خداشناسي، پيامبر شناسي، معاد شناسي، و ديگر تعليمات تربيتي و اخلاقي و نيز اصول و قوانين گوناگون در زمينه هاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، نظامي و حقوقي، در نهايت اتقان و استحكام صورت گرفته و ناب ترين معارف و انديشه ها را در اختيار بشر قرار داده است.

 

۰۴ هماهنگي و نبود اختلاف

قرآن كريم در طي ۲۳ سال، تدريجاً در مكه و مدينه، در شب و روز، در جنگ و صلح، در شكست و پيروزي، در مواقع شدت و راحتي، و خلاصه در حالات مختلف و با موضوعات متنوع و متعددي نازل شده است. اما هيچ گونه اختلاف و ناهماهنگي در آياتش مشاهده نمي گردد. خداوند در قرآن مي فرمايد: Cآيا در معاني قرآن نمي انديشيد‍‍‍‍‍‍‍‍؟ اگر از جانب غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسياري مي يافتند؛ آيه ۸۲ نساء. B

 

۰۵ طرح مسائل دقيق علمي

قرآن كريم دربارة مباحث دقيق علمي, در مواردي به صراحت و در پاره اي از موارد-كه بشرِ آن زمان قابل درك نبوده, بلكه احياناً مخالف با اصول مسلّم در بين آنان تلقي مي شد- تلويحاً سخن گفته است. مواردي از آن عبارت است از:

الف: باردار شدن گياهان توسط بادها؛ (سوره مباركه حجر, آية۲۲).

ب: زوجيت در موجودات خصوصاً گياهان؛ (سوره مباركه رعد, آية۳), (سوره مباركه ذاريات, آية۴۸), (سوره مباركه يس, آية۳۶).

ج: بيان مسئلة حركت و گردش زمين به طور خاصّ ؛ (سوره مباركه طه, آية۵۳).

د: اثبات مسئله كروي بودن زمين؛ (سوره مباركه معارج, آية۴۰), (سوره مباركه رحمان, آية۱۷).

 

۰۶ خبرهاي غيبي

خبرهاي غيبي در قرآن، چه نسبت به گذشته و چه نسبت به آينده كه بوقوع پيوسته است، بُعد ديگري از اعجاز قرآن است. قرآن كريم, هم از زندگي اقوام و پيامبران گذشته پرده برداشته و هم نسبت به آينده خبرهايي را از پيش گفته است, كه در هر دو زمينه خبرهاي غيبي به شمار مي رود.

اعجاز در اخبار غيبي مربوط به آينده, بيشتر قابل توجه است؛ بويژه هنگامي كه همة آنچه خبر داده شده, عيناً به وقوع پيوسته باشد. كه به مواردي از اين قبيل اشاره مي كنيم ؛

الف: خبر پيروزي روميان بر ايرانيان؛ (روم, آية۲و۳).

ب: خبر پيروزي مسلمانان در جنگ بدر؛ (قمر, آية۴۴و۴۵).

ج: وعدة بازگشت پيروزمندانه به مكه؛ (قصص, آية۸۵).

د: وعده حفاظت از قرآن؛ (حجر, آية۹).

هـ: پيروزي اسلام بر ديگر اديان: (توبه, آية۳۳), (فتح, آية۲۸), (صف, آية۹).

 

برگرفته از كتاب ؛

     درسنامة علوم قرآني نوشتة «حسين جوان آراسته» : با تلخيص