براى بهرهگيرى بيشتر و بهتر از تلاوت قرآن، آداب و دستورالعملهايى در قرآن و روايات معصومين(ع) بيان شده است. اين آداب در نگاه كلى به دو بخش تقسيممىشود:
الف) آداب ظاهرى كه مهمترين آنها عبارتند از:
مسواك زدن، وضو گرفتن، رو به قبله نشستن، رعايت وقار، خشوع در قرائت، محزون خواندن، رعايت ترتيل، خوش صدا خواندن، توجه به معناى آيات، رعايت سكوت هنگام تلاوت ديگران، به خدا پناه بردن، با نام خدا آغاز كردن تلاوت.
ب) آداب باطنى كه درباره حالتهاى روحى مطلوب قارى قرآن، هنگام تلاوت است. با استفاده از آيات و روايات، مهمترين آنها عبارتاند از:
1. اعتراف به مقام قرآن و علت نزول آن; 2. بزرگداشت و تكريم خداوند كه صاحب قرآن است; 3. حضور قلب; 4. تدبر در معانى قرآن; 5. تفهّم و كشف ربط و هدف آيات; 6. دورى گزيدن از موانع شناخت و فهم قرآن; 7. خود را مخاطب خداوند پنداشتن; 8. تأثير پذيرى روحى از آيات; 9. ترقى بخشيدن به روح در حال قرائت; 10. بيگانه شدن از خود با عنوان انسان خطاكار و گناهكار; 11. كسب خشنودى در دل، هنگام قرائت.
لطفاً مهمترين آدابى كه مستحب است در قرائت قرآن رعايت كنيم بهطور مختصر و مستند بيان فرماييد.
قرائت قرآن كريم در هر حال پسنديده است. پيامبر گرامى(ص) فرمود: «بر تو باد كه در هر حال و موقعيتى كه هستى، قرآن را تلاوت نمايى.»[1] ولى براى بهرهمند شدن از فيض الهى و استفاده بهتر از سفره گسترده و پرنعمت قرآن، حضرات معصومين(ع) به ما سفارشهايى نمودهاند كه از آنها به آداب تلاوت قرآن ياد مىكنيم. به چند مورد از آنها ـچنانكه علماى ما همچون فيض كاشانى در المحجة البيضا و مولى احمد نراقى در معراجالسعاده و ديگران يادآور شدهاندـ اشاره مىكنيم.[2]
الف) مسواك زدن;[3]
ب) وضو و طهارت داشتن;[4]
ج) پناه بردن به خداوند پيش از قرائت قرآن. قرآن كريم مىفرمايد: «وقتى قرآن مىخوانى، از[ شرّ] شيطان رانده شده به خداوند پناه ببر».[5]
د) قرائت از روى قرآن; پيامبر اكرم(ص) فرمود: «قرائت قرآن از روى مصحف، بهترين اعمال امّت مناست».[6]
هـ) قرائت قرآن با صداى خوش; خاتم پيامبران(ص) فرمود: «هر چيزى زيورى دارد و زيور قرآن، صوت نيكو است.»[7]
و) قرائت قرآن همراه با خشوع; قرآن مىفرمايد: «آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل شده، خاشع گردد؟»[8]
ز) قرائت همراه با حزن و اندوه; پيامبر خدا(ص) فرمود: «به راستى قرآن همراه با حزن نازل شده است; بنابراين، هنگامى كه قرآن مىخوانيد گريه كنيد و اگر گريهنكرديد، حالت گريه به خود بگيريد».[9]
ح) تلاوت قرآن، همراه با ترتيل; قرآن مىفرمايد: (ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتيلا); قرآن را با دقّت و تأنّى بخوان.[10]
ط) تدبر; يعنى قارى قرآن تنها به خواندن الفاظ، بدون توجه به معانى آن، اكتفا نكند و همراه با قرائت آن در معانى قرآن انديشه كند و از آياتش پند گيرد; چنانكه اميرمؤمنان على(ع) در وصف پرهيزكاران مىفرمايد: «آنان در شب به پا خاسته، قرآن را شمرده شمرده و با تدبّر تلاوت مىكنند. جان خويش را با آن محزون مىسازند و دواى درد خود را از آن مىگيرند. هرگاه به آيهاى برسند كه در آن تشويق باشد، باعلاقه و اميد به آن روى مىآورند و روح و جانشان با شوق بسيار در آن خيره مىشود و آن را همواره نصبالعين خود مىسازند و هرگاه به آيهاى برخورد كنند كه در آن بيم باشد، گوشهاى دل خود را براى شنيدن آن باز مىكنند و صداهاى ناله و برخورد زبانههاى آتش در گوششان طنينانداز است.»[11]
آيهاى در مورد صحبت نكردن هنگام قرائت قرآن و گوش دادن به آن بيان كنيد.
خداوند متعال مىفرمايد: (وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون); و چون قرآن خوانده شود، بدان گوش فرا داريد و خاموش مانيد; اميد كه بر شما رحمت آيد.[12]
از اين آيه بر مىآيد كه استماع و سكوت، هنگام شنيدن آيات قرآن كار بسيار شايستهاى است و كسانى كه سكوت نكنند و گوش فرا ندهند، در مسير لطف و رحمت الهى قرار ندارند.
چه هنگام قرآن خواندن ثواب بيشترى دارد؟
هر وقت قرآن خوانده شود ثواب دارد، امّا در روايات به خواندن قرآن در صبحوشب بيشتر سفارش شده است.[13]
در ميان ماهها، ماه مبارك رمضان، بهار قرآن معرفى شده و مستحب است در آن ماه، فراوان قرائت قرآن شود.[14]
آيا تلاوت قرآن، ساعت خاصّى دارد؟ (مثلا مىگويند سوره واقعه را شب بخوانيد) چند سوره را با اوقات تلاوت آن ذكر كنيد ـ مثلا براى آمرزش اموات، شفاى مريض و...ـ چه سورهاى براى تلاوت بهتر است؟
تلاوت قرآن، در همه حال ارزشمند است. از پيامبربزرگوار(ص) نقل شده كه فرمودند: افضل العبادة قراءة القرآن; قرائت قرآن، بهترين عبادت است.[15]
در عين حال، خواندن بعضى از سورهها در بعضى از اوقات، ثواب بيشترى دارد كه به بعضى از آنها اشاره مىكنيم.
پيامبراكرم(ص) فرمودند: «خداوند، كسى را كه سوره فجر را در ده شب نخست ماه ذىالحجه بخواند، مىبخشد و هر كس در ساير ايّام، اين سوره را بخواند، قيامت برايش نور خواهد شد».[16] همچنين فرمودند: «كسى كه هر پنجشنبه سوره هل أتى را بخواند، همراه پيامبر(ص) باشد».[17]
امام صادق(ع) فرمود: «كسى كه قبل از خواب، سوره ملك را بخواند، تا صبح مدام در امان و پناه خداست و تا قيامت، در امانش خواهد بود.»[18]
سوره جمعه، در شبهاى جمعه، تأكيد شده است.[19]
خواندن سورههاى مسبّحات (سورههاى: حديد، اسراء، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلى) قبل از خواب، تأكيد شده است.[20]
«اگر كسى سوره مبارك يس را در قبرستان بخواند، عذاب اهل قبور كم و براى قارى آن، به تعداد مردگان پاداش داده مىشود».[21]
چرا بايد همه براى تلاوت قرآن، «اعوذبالله...» بگويند؟
خداوند متعال مىفرمايد: (فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَـنِ الرَّجِيم); [اىرسول ما]چون قرآن را تلاوت كنى، از[ شرّ وسوسه] شيطانِ[ مردود و] مطرود، به خدا پناه ببر.[22]يعنى وقتى قرآن مىخوانى، از خداى متعال بخواه، مادامى كه مشغول خواندن هستى، از مكر و فريب شيطانِ رجيم، پناهت دهد. پس پناه بردنى كه در اين آيه به آن امر شده است، وظيفه قلب و نفس خواننده و قارى قرآن است و مأمور شده است، مادامى كه مشغول تلاوت است، اين حقيقت (استعاذه به خدا) را در دل خود بيابد.[23]
شيطان هميشه در كمين انسان است; به خصوص وقتى كه به ذكر و نام خدامشغول است، بسيار او را وسوسه مىكند و بهوسيله تهييجِ عواطفِ درونىمربوط به آن عمل، به آدمى القا مىكند كه عمل بسيار خوبى است و در نتيجه، انسان از عمل خود لذتمىبرد و در قلب، آن را دوست مىدارد و آن قدر قلبش متوجه آن مىشود كه ديگر فرصتى پيدا نمىكند تا درباره عواقب و آثار سوء آن همچون غرور، ريا و... تعقل كند.[24]
چرا بعضى از قاريان در پايان تلاوت، «صدقالله العلى العظيم» و برخى ديگر «صدقاللهالعظيم» مىگويند؟
«صدقاللهالعلىالعظيم» عبارتى متبرك است كه در بردارنده دعا و شهادت قارى قرآن بر صدق خداوند و كلام اوست و در پايان قرائت قرآنكريم ادا مىگردد. قاريان اهلسنت با توجه به برخى روايات اين عبارت را به صورت «صدقاللهالعظيم» و قاريان شيعه به صورت «صدقاللهالعلىالعظيم» مىگويند كه برگرفته از سخن پيامبر(ص)[25] و امامانمعصوم(ع)[26] مىباشد.
شايان ذكر است كه اين تفاوت، اختلاف مهمى نيست، زيرا مقصود شيعيان از كلمه «العلىّ»، يكى از صفات خداوند است كه در آيات متعددى (مانند: بقره، آيه255; شورى، آيه4) آمده است، نه نام اميرمؤمنان(ع).
چگونه مىتوانيم به قرآن كريم احترام بگذاريم؟
احترام به قرآن به دو صورت شكلى و محتوايى محقق مىشود. برخى از احترامات شكلى عبارت است از:
1. موقع خواندن قرآن حتماً با وضو باشيم و بىوضو به قرآن دست نزنيم; 2. قرآن را روى زمين رها نكنيم; 3. هنگامى كه ديگران قرآن مىخوانند سكوت و ادب را كاملا رعايت كنيم; 4. پاهايمان را جلوى قرآن دراز نكنيم; 5. بعد از خواندن قرآن، آنرا در پارچه در جاى پاكيزه و مناسبى قرار دهيم و....
برخى از احترامات محتوايى قرآن كه وظايف ما در برابر قرآن را روشن مىكند، چنين است:
1. يادگيرى قرآن: رسول گرامى(ص) در اينباره مىفرمايد: «بهترين شما كسى است كه قرآن را بياموزد و آن را به ديگران نيز ياد دهد».[27]
2. قرائت قرآن: پيامبر گرامى(ص) مىفرمايد: «خانههاى خود را با تلاوت قرآن نورانى كنيد».[28]
3. عمل به قرآن كه مهمترين موارد است. پيامبراكرم(ص) فرمود: رُبّ تالِ القرآن والقرآنُ يَلْعَنُه; بسا كسانى كه قرآن را تلاوت مىكنند، در حالى كه قرآن بر آنها لعن و نفرين فرستد.[29]
4. حفظ قرآن: پيامبر گرامى اسلام(ص) فرمودند: لايعذب اللّه قلباً وعى القرآن; خداوند قلبى را كه ظرف قرآن باشد، عذابنمىكند».[30]
امام صادق(ع) فرمودند: «كسى كه حافظهاش ضعيف باشد و با رنج و زحمت، قرآن را حفظ كند، اجرش دوچندان باشد».[31]
منظور از «ترتيل» در آيه (ورَتِّلِ القُرءانَ تَرتيلا) چيست؟
ترتيل در اصل به معناى «تنظيم» و «ترتيب موزون» است. در اين جا به معناى خواندن آيات قرآن با تأنّى و نظم لازم، اداى صحيح حروف، تبيين كلمات، دقت و تأمّل در مفاهيم آيات و انديشه كردن در نتايج آن است.[32] قيدهاى ياد شده از احاديث به دست آمده است.[33]
در مورد واژه «ترتيل» توضيح دهيد؟
«ترتيل» از ريشه «رَتَلَ» به معناى «جمع كردن و هماهنگى و نظامبخشى بر طريق مستقيم» است.
در قرآن، واژه «ترتيل» در برخى آيات به خداوند منسوب است: (وَرَتَّلْنَـهُ تَرْتِيلاً); و آن را به آرامى بر تو خوانديم.[34] و در برخى ديگر، خداوند به پيامبر عظيمالشأن و مسلمانان فرموده كه قرآن را با ترتيل تلاوت نمايند: (وَرَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً); و قرآن را بادقت و تأمّل بخوان.[35]
در مواردى كه «ترتيل» به خداوند نسبت داده شده باشد «ترتيل قرآن» به معناى «نظم و چينش خاص آيات، هماهنگ با تأمين نيازهاى فكرى و روحى بشر با اهداف درمان فكر و روح و ثبات بخشى به قلب مؤمنان و هدايت و ارشاد آنان به قلههاى كمال بشرى خواهد بود; چنان كه آيه32 فرقان اين معنا را به روشنى بازگو مىكند: «اين به علت آن است كه قلب تو را بهوسيله آن محكم داريم و[ ازاينرو] آن را بهتدريج بر تو خوانديم».
علامه طباطبائى در ذيل آيه مزبور در معناى «رتلناه ترتيلا» مىفرمايد: «برخى از آيات را در پى بعضى ديگر آورديم; بهگونهاى كه روابط از ميان نرود و آثار آنها منقطع نگردد، تا در نتيجه آن غرض و هدف تعليم تباه نشود، بلكه قرآن داراى سورهها و آياتى است كه برخى از آنها در پى بعضى ديگر نازل شده و مرتب و منظم شده است».[36]
از مطالب ياد شده معلوم مىشود كه در ترتيل منسوب به خداوند، هم نظم و ارتباط لفظى و هم نظم و ارتباط معنوى آيات مطرح است.
در آياتى كه دستور برخورد ترتيلى به قارى صادر شده است نيز، بايد هر دو نظم لفظى و معنوى لحاظ گردد. منظور از ترتيل لفظى اين است كه قارى، قرآن را درست، شمرده و شيوا بخواند. از تفسير آيه (وَرَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً)[37] و برخى از رواياتى كه در ضمن آن آمده است، اين معنا از «ترتيل» روشن مىشود.
در مجمع البيان آمده است: «به گفته ابن عباس، مراد از ترتيل، تبيين و آشكار و آرامخواندن است و از حضرت على(ع) نقل شده است: «منظور، آشكار خواندن قرآن است و پرهيز از خواندن آن همانند شعر و از پراكنده خواندن مفرط ـ مانند پراكندن ريگـ هم بايد پرهيز كرد و نبايد همت قارى، متوجه به پايان رساندن سوره باشد».[38]
علاوه بر ترتيل لفظى، قارى موظف است ترتيل معنوى هم داشته باشد; يعنى به هنگام ترتيل لفظى (درست و شيوا خواندن) حضور قلب و كمال معرفت را نيز رعايت كند. حضرت على(ع) از پيامبر اكرم(ص) نقل مىكند كه فرمود: «ترتيل اين است كه.... در برابر شگفتىهاى آيات بايستيد و با آن دلها را به حركت درآوريد، درحالى كه فكر و خيال احدى از شما رسيدن به انتهاى سوره نباشد».[39]
بهطور خلاصه، شيوه ترتيل براى قارى قرآن و مراحل آن عبارت است از:
الف) ترتيل در لفظ:
1. رعايت مخارج حروف;
2. آهنگ كلمات و موسيقى آن;
3. تقطيع آيات;
4. پرهيز از شتابزدگى در قرائت;
5. تداوم و پيوستگى در قرائت.
ب) ترتيل در معنا:
1. توجه به معانى و نظم و چينش آيات و طرح سؤال;
2. تأنّى در آيات;
3. تدبر در آيات;
4. خود را مخاطب قرآن ديدن;
5. محزون كردن خويش;
6. كاوش در آيات براى درمان خويش.
[40]چنانچه قرائت قرآن به دليل عدم آگاهى از قواعد آن، به صورت صحيح صورت نگيرد، اشكالى دارد يا نه؟ آيا اگر قرآن را در حد آگاهى خود بخوانيم صحيح است يا واجب است قرائت صحيح را فرا گيريم؟
خداى متعال مىفرمايد: (... وَ رَتّلِ القرْءانَ تَرْتيِلا); و قرآن را به ترتيل بخوان.
[41] اگر كسى نمىتواند صحيح بخواند، مىتواند از ديگران كمك بگيرد و يا از نوارهاى قرائت قرآن استفاده كند; البته رعايت قواعد تجويدى و خواندن به صورت حرفهاى و تحقيق و ترتيل در اصطلاح قاريان، ضرورى و واجب نيست، ولى شايسته است انسان قرآن را هر چه بتواند درست و زيبا قرائت كند.
[42]من قرآن را آهسته و به صورت ساده قرائت مىكنم و نمىتوانم با صوت يا ترتيل بخوانم. در اين مورد توضيح بفرماييد.
چنانكه در پاسخ پرسش قبل ذكر شد، قرائت قرآن بهگونه «ترتيل» (در معناى اصطلاحى قاريان قرآن) واجب نيست; گر چه مستحب مؤكّد است، امّا صحيح خواندن قرآن در نماز واجب است و در غير نماز بايد تا حد امكان سعى شود قرائت صحيح باشد. بهتر است قرآن را با صوت زيبا قرائت كنيم. قرائت به شيوه ترتيل ـچنانكه بين قاريان قرآن مرسوم استـ داراى مزايايى است; از جمله:
1. نه بدان سرعت است كه نتوان قواعد تجويدى را رعايت كرد و نه بدان كندى است كه آيات كمترى قرائت شود.
2. فرصت كافى براى تدبر در معانى براى كسانى كه آشنايى اجمالى با زبان عربى دارند، به دست مىدهد. بنابراين سعى در فراگيرى اين شيوه قرائت، شما را از مزاياى ياد شده بهرهمند مىسازد.
هنگامىكه قرآن تلاوت مىكنيم، آيا سريع و بيشتر بخوانيم بهتر است يا آهسته و باتوجه به معانى؟
قرآن بايد با ترتيل خوانده شود.
روشن است چنين قرآن خواندنى مىتواند به سرعت به انسان رشد و نموّ معنوى و تقوا و پرهيزكارى بخشد، بنابراين آنچه در خواندن آيات قرآن كريم به آن تكيهشده، «قرائت» قرآن به تنهايى نيست، بلكه «ترتيل» آن است.
در روايات امامان معصوم(ع) براى توضيح معناى «ترتيل» تعابير مختلفى شده كه بعضى از آنها عبارتند از:
1. اميرمؤمنان على(ع) مىفرمايد: «ترتيل يعنى آن را بهطور روشن بيان كن; نه مانند اشعار، سريع و پشتسر هم بخوان و نه مانند دانههاى شن آن را پراكنده ساز، ليكن چنان بخوان كه دلهاى سنگين را با آن بكوبى و بيدار كنى. هرگز هدف شما اين نباشد كه حتماً به آخر سوره برسيد [مهم آن است كه محتواى آيات را درك كنيد]».
[43]2. در روايتى از امام صادق(ع) آمده است:
« قرآن را سريع و تند نبايد خواند، بلكه بايد با ترتيل خوانده شود. هرگاه از آيهاى مىگذرى كه در آن سخنى از دوزخ است مىايستى و از آتش دوزخ به خدا پناهمىبرى».
[44]آيا قرآن خواندن در حال راه رفتن اشكال دارد؟
قرآن «ذكر الله» است و چنان كه امام صادق(ع) فرمودهاند: «ذكر خداوند در هر حالى خوب است.»
[45]قرائت قرآن در حال حركت يا ايستاده چنانچه موجب بىاحترامى به آن نشود، اشكال ندارد. در روايات تنها از قرآن خواندن در برخى مكانها و حالتها نهى شده كه به بعضى از آن موارد اشاره مىكنيم:
1. در ركوع نماز; 2. در سجده نماز; 3. در دستشويى (مكان آلوده); 4. در حمام; 5.در حالت جنابت; 6. زن در حال نفاس; 7. زن در حال حيض.
[46]از جمله آداب تلاوت قرآن، نشستن همچون نمازگزار به صورت دو زانو و با ادب و رو به قبله و... مىباشد،
[47] كه بهتر است رعايت گردد.
در هر روز انسان بايد چند آيه قرآن بخواند؟
هر مقدار بتواند بخواند، خوب است. به چند روايت از امامان معصوم(ع) در اين باره اشاره مىكنيم:
1. محمد بن عبدالله مىگويد: «به امام صادق(ع) گفتم: من قرآن را در يك شب بخوانم؟ فرمود: من خوش ندارم كه در كمتر از يك ماه آن را بخوانى.»
[48]2. على بن حمزه مىگويد: «از امام صادق(ع) پرسيدم: در ماه رمضان همه قرآن را در يك شب بخوانم؟ فرمود: نه. گفتم: در دو شب؟ فرمود: نه. گفتم: در سه شب؟ فرمود: آرى. و با دست خود اشاره كرد [يعنى بخوان]».
[49]3. حسن بن خالد مىگويد: «به امام صادق(ع) گفتم: در چند روز قرآن را بخوانم؟ فرمود: آن را پنج بخش بخوان [روزى شش جزء] يا هفت بخش بخوان [در هفتروز] امّا نزد من قرآنى است كه چهارده جزوه دارد[ يعنى در چهارده روز ختممىشود]».
[50]4. امام صادق(ع) مىفرمايد: «قرآن، عهد و پيمان خداوند با بندگانش است، پس براى شخص مسلمان شايسته است كه با دقت در عهد و پيمان او[ خدا] نظر كند و هرروز پنجاه آيه از آن را بخواند.»
[51]با توجه به اين روايات، هر چه بيشتر قرآن بخوانيم بهتر است و دست كم شايسته است هر مسلمان روزى پنجاه آيه از قرآن بخواند.
در بعضى از مجالس قرآنى وقتى كه سورههاى يس و طه خوانده مىشود، حضار در مجلس صلوات مىفرستند. آيا اين دو كلمه (يس و طه) از اسماى مقدس پيامبراسلام(ص) است يا خير؟
در حديثى از امام صادق(ع) آمده: «طه، از اسامى رسول گرامى اسلام(ص) است ومعناى آن يا طالب الحق، الهادى اليه مىباشد»; يعنى اى كسى كه طالب حقى و بهسوى آن هدايت كننداى. از حديث بر مىآيد كه «طه» مركب از دو حرف رمزى است: «طا» اشاره به «طالب الحق» و «ها» اشاره به «هادى اليه» دارد. اين كلمه به تدريج به صورت اسم خاص، براى پيامبر(ص) در آمده است، تا آنجا كه آل پيامبر(ص) را نيز «آلطه» مىگويند و از حضرت مهدى(عج) در دعاى ندبه «يابن طه» تعبير شده است.
[52] در مورد «يس» رواياتى وارد شده كه «يس» نام ديگر پيامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است.
[53]مردم برخى از مناطق، وقتى قرآن را در ماه مبارك رمضان ختم مىكنند، مقيدند كه ختم بايد تا شب بيست و هفتم ماه مبارك تمام شود و بعد از ختم نيز مقيدند كه دعايى خوانده شود و اين ختم به قول خودشان، تحويل ميت شده و به روحش فرستاده مىشود و اگر چنين دعايى خوانده نشود، ثواب ختم به ميت نمىرسد. آيا در اين مورد روايت و حديثى داريم؟
زمان ختم قرآن در 27 روز، مربوط به آداب و رسوم مردم است و زير بناى روايى براى آن مشاهده نشد. اگر دعايى كه پس از ختم خوانده مىشود از اهلبيت(ع) روايت شده باشد، خواندن آن مستحب است، ولى به رسيدن ثواب آن به ميت ربطى ندارد و در اينباره تنها نيّت قارى قرآن كافى است.
در سوره مباركه توبه، آيا اگر كسى خواست قرآن بخواند و ابتداى قرائتش، آيات3 به بعد باشد، مىتواند «بسماللهالرحمنالرحيم» بگويد يا خير؟ و توضيح دهيد كه «بسمالله...» نگفتن در سوره توبه به سبب آيهاول است يا اينكه در همه آيات بايد رعايت شود؟
بسمله (بسماللهالرحمنالرحيم) در ابتداى سورهها مطابق نظر تمامى علماى اماميه، خود يك آيه و جزء سوره محسوب مىشود و بايد در آغاز هر سوره خوانده شود; بهجز سوره توبه كه بسمله ندارد. در ميان سورهها، نيز خواندن بسمله براى تيمن و تبرك مستحب است، به ويژه، هنگامى كه آيه با نام پروردگار (به صورت ظاهر يا ضمير) آغاز گردد و يا آيه در شرح نعمات الهى، اوصاف مؤمنان و... باشد. اين مطلب از آيه اول سوره علق نيز قابل استفاده است.
[54]ترك بسمله در آغاز سوره برائت به جهت آيه اول آن است كه با بيزارى خدا از مشركان آغاز گشته و مناسبتى با رحمت الهى ندارد.
[55]بنابراين هر گاه قرائت قرآن را از ابتداى سوره توبه يا از آيههاى ميانى آن آغازيديم، گفتن بسمله به قصد تيمن و تبرك و شروع قرائت با بسمله، مستحب است.
طريقه ختم سوره يس، واقعه و الرحمن چگونه است؟
در مورد ختم سورهها روشهايى نقل شده كه دليل آن برخى رواياتِ ضعيف است و در مورد برخى ديگر روايات صحيحى را نيافتيم، ليكن جهت اطلاع كسانى كه قصد ختم اين سورهها را با روش مخصوصشان دارند، برخى از اين روشها را نقلمىكنيم:
1. از جمله روشهاى ختم سوره يس عبارت است از اينكه سوره را پس از صدبار ذكر صلوات بخوانيد و در سه قسمت سوره، حاجات را به خاطر آوريد: يكى بعد از «امام مبين»; ديگرى بعد از «فى فلك يسبحون»; سوم بعد از «سلامٌ قولاً من ربٍّ رحيم» كه رسيديد آن را سى و چهار يا چهارده يا هفت مرتبه بخوانيد و پس از اتمام سوره، اين دعا را بخوانيد: سبحان المفرج عن كل محزون، سبحان المخلّص عن كل مشحون، سبحان المنفّس عن كل مديون، سبحان العاصم عن كل مكنون، سبحان من جعل خزائنه بين الكاف و النون، سبحان من اذا اراد شيئا أن يقول له كن فيكون، سبحان الذى بيده ملكوت كل شئ و اليه ترجعون بعد بگوييد: اللهم افتح لى ابواب رحمتك و ابواب خزائنك بحق سورة يس و تفضلك و كرمك يا ارحم الراحمين سپس صد بار بگوييد: يامفرج الهم و حاجاتتان را بخواهيد.
2. از جمله روشهاى ختم سوره واقعه عبارت است از اينكه ابتدا بايد از شب شنبه خواندن سوره را آغاز و هر شب سه مرتبه بخوانيد و تا مدت پنج هفته ادامه دهيد. قبل از آغاز سوره، هر شب اين دعا را نيز بخوانيد: اللهم ارزقنا رزقاً واسعاً حلالاً طيّباً من غير كدٍّ و اسْتجب دعوتى من غير ردّ و اعوذ بك من فضيحتى الفقر و الدين و ادفع عنّى هذين بحقّ الامامين السبطين الحسن و الحسين برحمتك يا ارحم الراحمين.
3. در مورد ختم سوره الرحمن روش خاصى نيافتيم كه به صورت مستقل نقل شده باشد; ليكن به دو نكته مىتوان اشاره كرد: يكى اينكه نقل كردهاند به جهت استجابت دعا هفت سوره را در ايام هفته هر كدام را روزى چهارده مرتبه بدون كم و زياد بخوانيد: شنبه سوره «فتح»، يكشنبه سوره «يس»، دوشنبه «واقعه»، سهشنبه «الرحمن»، چهارشنبه «جنّ»، پنجشنبه «ملك» و جمعه «سجده»; دوم اينكه: هنگام ختم سوره الرحمن، وقتى به آيات (فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان) رسيديد، به دنبال آن بگوييد: لا بِشَىْء مِنْ آلائِكَ رَبِّ اُكَذِّبْ.
[56]چه كنيم كه با حضور قلب و تمركز حواس قرائت قرآن كنيم؟
1. سعى كنيد معناى آيات (حداقل به مقدار ترجمه) را ياد بگيريد و موقع خواندن، به مفاهيم آيات توجّه داشته باشيد و در آنها بينديشيد. خداوند در آيه 29 سوره «ص» مىفرمايد: «اين كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كردهايم تا درباره آيات آن بينديشند و خردمندان پند گيرند.» 2. سعى كنيد قرآن را موقعى بخوانيد كه آرامش فكرى داشته باشيد; مانند: اول صبح و آخر شب (قبل از خواب).
3. سعى كنيد با صدا (جَهر) قرآن بخوانيد
[57] زيرا كه پيامبر و امامان معصوم(ع) اينگونه قرآن مىخواندند و نه تنها روحشان مجذوب تلاوت خودشان مىشد كه رهگذران را نيز مجذوب مىكرد. از آيه شريفه قرآن نيز اين نكته استفاده مىشود: (وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ); هر گاه قرآن خوانده شود ساكت شويد و به قرائت آن گوش فرا دهيد; اميد است مورد رحمت الهى قرار گيريد.
[58]مقصود از «آداب باطنى تلاوت» چيست؟
علماى اسلام با توجه به آيات و احاديثى كه كيفيت قرائت قرآن (قبل، حين و پس از قرائت) را بيان مىدارد براى قرائت قرآن آدابى ذكر نمودهاند كه رعايت آنها موجب استفاده بيشتر و بهتر از قرائت قرآن مىگردد. آنان در يك تقسيمبندى كلى، آداب تلاوت قرآن را به دو بخش تقسيم نمودهاند:
الف) آدابى كه مربوط به رفتار ظاهرى قارى قرآن است كه از آن به «آداب ظاهرى تلاوت» تعبير نمودهاند.
ب) آدابى كه مربوط به حالات روحى قارى قرآن است كه از آن به «آداب باطنى تلاوت» ياد كردهاند. بهترين كتابهايى كه در اين زمينه بحث نموده، عبارت است از: احياء علوم الدين، ابوحامد غزالى; المحجة البيضاء، فيض كاشانى; معراج السعادة، احمد نراقى.
بهطور خلاصه آداب باطنى تلاوت قرآن را بيان مىكنيم:
1. دريافت گفتار; دانستن مقام و منزلت قرآن نزد پروردگار و دانستن سبب فروفرستادن آن به سوى مردم و لطف الهى در تبديل حقايق والا و بلند مرتبه به زبان قابل فهم عموم براى هدايت مردم.
2. بزرگداشت خداوند و حفظ حرمت او كه با بشر سخن گفته است.
3. حضور قلب و فراموش كردن دلمشغولىها و خودبينى.
4. تدبر در معانى قرآن كه مرتبهاى فراتر از حضور قلب است. در اين مرتبه بايد درپى كشف معانى و مفاهيم نهفته در آيات و دريافتن مقصود خداوند بود.
5. تفهّم كه فراتر از تدبّر در اصل معنا، كشف معانى نهفته در آيات و ربط آيات و اهداف آنها را شامل مىشود.
6. تخلّى و دورى گزيدن از موانع فهم; از جمله موانع فهم حقايق نهفته در قرآن: انحصار در لفّاظى، جمود در برداشتهاى خود، تقليد كوركورانه از ديدگاههاى ديگران، ارتكاب گناه و اصرار بر آن، تفسير به رأى و....
7. تخصيص; خود را مخاطب خداوند دانستن.
8. تأثّر; تأثيرپذيرى بر حسب تفاوت اوصاف آيات قرآن، مانند: حزن و ترس و اميد و شادمانى و تحرّك و....
9. ترقّى; روح و انديشه خود را بهگونهاى رشد دهد كه گويى قرآن را مستقيماً از منبع وحى مىشنود!
10. تبرّى بيگانه شدن با خود ـ با عنوان انسان گنهكار و خطاكار ـ و قرار دادن خود در صف نيكان و پيامبران و صدّيقان و شهيدان راه حق و رفتار مناسب آنان را در برابر خداوند از خود بروز دادن.
11. با حزن و خشوع قلب، قرآن خواندن.
[59]
[1]. وسائل الشيعه، ج4، ص839.
[2]. ر.ك: وسائلالشيعه، ج4، ص823ـ895 و بحارالانوار، ج89 و 92.
[3]. بحارالانوار، ج89، ص213.
[4]. همان، ص210.
[5]. نحل، آيه98.
[6]. بحارالانوار، ج89، ص202.
[7]. الكافى، ج2، ص615.
[8]. حديد، آيه16.
[9]. جامعالأخبار، ص49 و بحارالأنوار، ج92، ص210 و 216.
[10]. مزمل، آيه4.
[11]. نهجالبلاغه، خطبه 193 (همام) ص224.
[12]. اعراف، آيه204.
[13]. وسائلالشيعه، ج4، ص849ـ850.
[14]. همان، ج؟، ص؟.
[15]. مجمع البيان، ج1، ص84.
[16]. الكافى، ج4، ص825 و ثواب قرائت سورههاى قرآن، ص131.
[17]. همان، ص112.
[18]. همان، ص104.
[19]. همان، ص98.
[20]. همان، ص91.
[21]. همان، ص62.
[22]. نحل، آيه 98.
[23]. الميزان، ج12، ص344.
[24]. الميزان، ج9، ص97.
[25]. بحارالانوار، ج57، ص243.
[26]. همان، ج95، ص400.
[27]. همان، ج89، ص186.
[28]. الكافى، ج2، ص574.
[29]. جامعالأخبار، ص56.
[30]. بحارالأنوار، ج89، ص178.
[31]. همان، ص187.
[32]. تفسير نمونه، ج25، ص167.
[33]. وسائل الشيعه، ج4، ص856.
[34]. فرقان، آيه32.
[35]. مزمل، آيه4.
[36]. الميزان، ج15، ص211.
[37]. مزمل، آيه4.
[38]. مجمع البيان، ج10، ص162.
[39]. بحارالانوار، ج92، ص215.
[40]. ر.ك: پژوهشى پيرامون تدبر در قرآن، ص378ـ396.
[41]. مزمل، آيه4.
[42]. در اين زمينه مىتوانيد از كتابهايى كه در علم تجويد نگاشته شده، كمك بگيريد; كتبى مانند: حليةالقرآن، تجويد و روشهاى تلاوت، آشنايى با علم قرائت و....
[43]. مجمعالبيان، ج10، ص378 و الكافى، ج2، ص614.
[44]. نورالثقلين، ج5، ص447 و تفسير نمونه، ج25، ص165ـ172.
[45]. وسائل الشيعه، ج1، ص310.
[46]. بحارالانوار، ج89، ص130.
[47]. يوسف على بديرى، حق القرآن الكريم على الناس، ص62.
[48]. الكافى، ج2، ص616.
[49]. همان.
[50]. همان، ص437ـ439.
[51]. وسائل الشيعه، ج4، ص846.
[52]. تفسير نمونه، ج13، ص157.
[53]. نورالثقلين، ج4، ص374ـ375.
[54]. موسوى بلده، حلية القرآن، ص142.
[55]. تفسير نمونه، ج7، ص373ـ374.
[56]. الكافى، ج3، ص429; ثواب الاعمال، ص116 و بحارالانوار، ج89، ص306.
[57]. زركشى مىگويد: «حديث صحيح از پيامبر رسيده كه مستحب است قرآن با صدا [جهر] خوانده شود.» (البرهان، ج1، ص463).
[58]. اعراف، آيه204.
[59]. معراج السعاده، ص688ـ692 و المحجة البيضاء، ج2، ص234ـ249.