مبحث اوّل: نزول قرآن بر حرف واحد
واسطه نزول قرآن
نزول وحى بر پیامبر اکرم(ص)، غالباً ازطریق جبرائیل(ع) بوده است؛ در حالى که وحى بر انبیاى دیگر از پس پرده، در خواب و گاهى به وسیله فرشته وحى بوده است. در قرآن از جبرئیل گاهى به روح الامین تعبیر شده است: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاَمینُ(۲). گاهى به رسول کریم یاد مىشود: اِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کَرِیمٍ(۳). جبرئیل به شکل انسانى در نزد پیامبراکرم(ص) حاضر مىشد، و وحى را بر ایشان قرائت مىنموده است. در مواردى نیز مقدمات وحى بر پیامبر(ص) همانند آوایى به گوش آنحضرت مىرسید. از پیامبر(ص) نقل شده است که:
وحى بر من به دو شکل نازل مىشد: گاهى از طریق جبرئیل که بر من وارد مىشد؛ مانند ملاقات شخصى، شخص دیگر را … و گاهى به صورت آوایى که به گوش مىرسید تا بر قلب من مىنشست.(۴)
جبرئیل(ع) با احترام کامل بر پیامبر(ص) وارد مىشد که حکایت از عظمت قرآن و پیامبر(ص) داشت و از آن حضرت اجازه مىگرفت. مرحوم صدوق مىنویسند:
امام صادق(ع) مىفرماید: جبرئیل هنگامى که بر پیامبر(ص) وارد مىشد، در برابر پیامبر(ص) چونان یک بنده مىنشست و بر حضرت وارد نمىشد، مگر آن که اذن گرفته باشد.(۵)
کیفیت نزول وحى
خود آن حضرت در روایتى که از طریق عامه و خاصه نقل شده، کیفیت نزول وحى را چنین بیان مىدارد:
و أمّا کیفیّة نزول الوحى فقد سألَه الحارثُ بنُ هشام: کیفَ یأتیکَ الوحی؟ فقال(ص): أحیاناً یأتینى مثلَ صلصلةِ الجرس و هو أشدّه علیَّ فیُفصِم عنّى فقد وعیت ما قال، و أحیاناً یتمثّل لى الملک رجلاً فیکلّمنى فأعى ما یقول؛(۶)
حارث بن هشام از پیامبر اکرم(ص) پرسید: وحى بر شما چگونه نازل مىشود؟ حضرت فرمود: گاه صدایى همانند صداى جرس به گوش من مىرسد و وحیى که بدین صورت بر من نازل مىشد، سخت بر من گران و سنگین بود. سپس این صداها قطع مىشد و آنچه را فرشته وحى مىگفت فرا مىگرفتم. گاهى نیز فرشته وحى به صورت مردى بر من فرود مىآمد و سپس با من سخن مىگفت و من گفتههاى او را از بر مىکردم.
از حدیث مذکور روشن مىشود که وحى به شکل اوّل بر پیامبر(ص) گران بودهاست چنانکه خداوند متعال از این گونه وحى در قرآن به قول <ثقیل» یاد کرده فرموده است:
اِنّا سَنُلقِى عَلیکَ قَولاً ثقیلاً؛(۷) ما به زودى سخنى سنگین به تو القا خواهیم کرد.
مرحوم طبرسى در ذیل آیه شریفه مىفرماید:
و قیل معناه: قولاً ثقیلاً نزوله، فإنّه(ص) کان یتغیّر حاله عند نزوله و یعرق و اذا کان راکباً یبرک راحلته و لا یستطیع المشی؛(۸)
گفته شده است نزول آیات بر پیامبر(ص) سنگین بود و حال آن حضرت تغییر مىنمود و عرق بر چهره مبارک ایشان جارى مىشد و اگر سواره بودند، ماندگار مىشدند و نمىتوانستند به راه خود ادامه بدهند.
در مورد کیفیت فرود آمدن قرآن از لوح محفوظ، نظریات متفاوتى بین علما دیدهمىشود:
اکثر دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که قرآن به طور مسلّم، با الفاظ منتخب آسمانى و ساختار الهى بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. از همین رو اعجاز لفظى و بیانى قرآن یکى از مهمترین و نمودارترین وجوه اعجاز قرآن است. منشأ اختلاف در برداشتهاى آنان از خود آیات است. از طرفى صراحت برخى از آیات بر نزول تدریجى و پراکنده -در طول ۲۰ تا ۲۳ سال در مناسبتهاى گوناگون- دلالت دارد؛ مانند:
و قُرآناً فَرقْناه لِتَقْرأَهُ عَلَى النّاسِ عَلَى مُکْثٍ و نَزّلْناهُ تَنْزِیلاً…؛(۹)
قرآنى که آیاتش را از هم جدا ساختیم تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را به تدریج نازل نمودیم.
این شیوه نزول تدریجى مورد اعتراض دشمنان پیامبر(ص) نیز قرار گرفته مىگفتند: اگر قرآن، وحى و از جانب خداست چرا یکباره نازل نمىشود؟ در سوره فرقان مىفرماید:
و قال الّذینَ کَفروا لَولا نُزِّلَ علیهِ القرآنُ جُملَةً واحدةً؛(۱۰)
کافران گفتند: چرا قرآن یک جا بر او نازل نمىشود؟
از طرفى صراحت برخى از آیات دیگر بر نزول دفعى و یکباره آن در ماه مبارک رمضان و شب قدر و شب مبارک دلالت دارد؛ از آن جمله:
شَهْرُ رَمَضانَ الّذى اُنزِلَ فِیهِ الْقُرآنُ هُدىً لِلنَّاس(۱۱).
اِنّا اَنْزلناهُ فى لَیلَةِ القَدْر(۱۲).
اِنّا اَنْزلناهُ فِى لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ اِنّا کُنّا مُنْذِرینَ(۱۳).
در مقام جمع بین دو دسته از آیات مذکور، دیدگاههایى نقل شده که به اختصار به آنها اشاره مىشود:
الف) قرآن در شب قدر یکبار بر بیتالمعمور یا بیتالعزة که در آسمان اول است نازل شده، سپس به تدریج بر پیامبر(ص) نزول یافت. روایاتى هم در تأیید این معنا وجود دارد.
ب) شب قدر بیشترین آیات بر پیامبر(ص) نازلشده است. لذا نزول قرآن به شب قدر نسبت داده شده است.
ج) شب قدر آغاز نزول قرآن بوده است.
د) شب قدر، شب نزول دستهاى از آیاتِ مشخصى است که هر ساله برپیامبر(ص)نازل مىشده است و نزول دوم در شب قدر بوده است.
دیدگاههاى مذکور با ظاهر آیات نزول دفعى و تدریجى سازگارى ندارد. ضمن این که در بند <ج» آغاز نزول قرآن در شب بعثت در ماه رجب نیز نفى شده است. اما مىتوان قول دیگرى را در مورد کیفیت نزول قرآن، بیان داشت که بر اساس آن قرآن داراى دو نزول به شکل ذیل بوده است:
الف) نزول دفعى. به این شکل که معانى و مفاهیم کل قرآن بر قلب پیامبر(ص) در لیلةالقدر نازل شده است.
ب) نزول تدریجى. به این شکل که الفاظ و قالبهاى معین براى هر آیه ازطرف خدا به همراه معنا در طول ۲۰ تا ۲۳ سال در مناسبتهاى متفاوت نزول یافتهاست.
براساس آنچه گذشت، نزول قرآن بر پیامبر(ص) در قالب الفاظ آن، یکباره و بر یکحرف بوده و در بین روایات نزول قرآن چه دفعى و چه تدریجى سخنى از نزول بر احرف سبعه نیست. چنانکه روایت صحیحى از امام صادق(ع) بر این معنا دلالت دارد، که در فصل پنجم به آن پرداخته مىشود.
۱ . الدرالمنثور، ج ۸، ص ۵۶۱ و المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۳۲۷٫ در آن شبیه این روایت را ذکر نمودهاست. البته نزد شیعه به استناد روایت امام صادق(ع) نزول جبرئیل بر پیامبر(ص) به همراه اذن و احترام بودهاست.
۲ . شعرا (۲۶) آیه ۱۹۳٫
۳ . تکویر (۸۱) آیه ۱۹٫
۴ . ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۱۹۷، باب شدّة نزول الوحى على النبى(ص). ظاهراً شکل دوم، مقدمات وحى بوده است، نه خود وحى.
۵ . صدوق، علل الشرائع، باب ۷، ص۷٫
۶ . بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۶۰، روایت ۱۳، باب کیفیة صدور الوحى؛ صحیح بخارى، ج ۱، ص۲۷۱؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۷۰ و ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۱۹۸٫
۷٫٫ مزمّل (۷۳)، آیه ۵٫
۸ . مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۷۰٫
۹ . اسراء (۱۷) آیه ۱۰۶٫
۱۰ . فرقان (۲۵) آیه ۳۲٫
۱۱ . بقره(۲) آیه ۱۸۵٫
۱۲ . قدر (۹۷) آیه ۱٫
۱۳ . دخان (۴۴) آیه ۳٫
+ نوشته شده در جمعه پنجم اسفند ۱۳۹۰ ساعت توسط محمدمهدی صانعی
|
بسم الله الرحمن الرحیم